گزارش اجمالی نشست علمی ـ کارشناسی
«عامل کرد در قفقاز، با تاکید بر تحولات سده اخیر»
نشست علمی ـ کارشناسی «عامل کرد در قفقاز، با تاکید بر تحولات سده اخیر» در روز شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۰ از سوی مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران با همکاری انجمن ایرانی مطالعات منطقهای (کارگروه اوراسیای مرکزی) به صورت وبینار برگزار شد. در این نشست پروفسور گارنیک آساطوریان رئیس انستیتوی شرقشناسی دانشگاه دولتی روسی ـ ارمنی (اسلاونی) ایروان به طرح دیدگاه¬های خود پرداختند. مدیر این نشست دکتر الهه کولایی بود. دراین نشست که نود و نهمین نشست علمی ـ کارشناسی مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی بود، دکتر کولایی با معرفی پروفسور آساطوریان و اشاره به آثار علمی و پژوهشی ایشان در این زمینه، دعوت کردند به طرح دیدگاههای خود راجع به عامل کرد در قفقاز به ویژه در قرن اخیر بپردازند.
پروفسور آساطوریان در آغاز سخنرانی خود گفتند: «چند کردستان تا به حال در مناطق مختلف تصور و تصویر شده بود که کردستان سوریه نیز در سالهای اخیر مطرح بود، در این میان کردستان قفقاز نیز از مفاهیمی است که در واقع امر برساخته است. مدتی در دوره شوروی با عنوان "کردستان سرخ" و در چارچوب اهداف سیاسی سران شوروی مطرح شد. ایشان با اشاره به اینکه برخی تاریخ کردها در قفقاز را تا حکومت شدادیان در قفقاز در قرون ده و یازده میلادی امتداد می¬دهند، خاطرنشان کردند که در آن دوره همچنان مفهوم قومی کرد شکل نگرفته بود و یادآور شدند که در بخش عمده تاریخ ایران اصطلاح کرد برای مردم کوچرو استفاده می¬شد. ایشان شکل¬گیری مفهوم قومی کرد را امری متأخر و مربوط به قرن¬های اخیر دانستند و حضور کردها در قفقاز را به قرن نوزدهم میلادی نسبت دادند. ایشان با اشاره با اینکه کردهای قفقاز بیشتر شیعه بودند و از همین¬رو به سرعت در جمعیت شیعه قفقاز جذب شدند. از 1918 با تأسیس جمهوری آذربایجان، بخش مهم شیعیان ترک¬زبان قفقاز در چارچوب مرزهای این کشور قرار گرفتند.
پروفسور آساطوریان خاطرنشان ساختند که در دولت محمدامین رسولزاده چند وزیر کرد حضور داشتند از جمله وزیر دفاع. ایشان به برخی جابه¬جاییهای جمعیتی کردها توسط استالین و تبعید دسته¬جمعی آنها به قزاقستان نیز اشاره کردند. درباره فرآیند آسیمیله شدن کردها در طول سالهای متمادی، نیز خاطرنشان ساختند این فرآیند در یک یا دو نسل هم انجام پذیرفته است. بسیاری از افرادی که برای نمونه در جمهوری آذربایجان همچنان خود را کرد میدانند، زبان کردی نمیدانند. ایشان شکل¬گیری آذربایجان سرخ را بر اساس همین فرآیند شبیه¬سازی که بیشتر تا دهه دوم قرن بیستم اتفاق افتاده بود، از نظر قومی و جمعیتی بی-پایه و سست و تنها مبتنی بر انگیزههای سیاسی سران وقت شوروی عنوان کردند، که آنها نیز به سرعت رنگ باخت. ایشان یزیدیهای قفقاز را از کردها جدا دانستند و یادآور شدند که ایده گردآوردن قوم¬های مختلف مانند زازاها و کرمانجها و مانند آن زیر چتر یک مفهوم قومی پوشاننده به¬نام «کرد» مورد تأیید ایشان نیست. دکتر آساطوریان اشاره کردند این دیدگاه را در کتاب «کردها و خاستگاه آنها؛ روشن شناسی مطالعات کردی» تشریح کردهاند.
ایشان در ادامه با طرح این پرسش که زیربنای سیاسی کردستان سرخ چه بود گفتند: «دولت شوروی در نظر داشت در برابر ترکیه «فاکتور کرد» را در قفقاز فعال کند بنابراین ساخت شبحمانندی ایجاد کرد، ولی چون این ساختار نتوانست به اهداف خود برسد در سال 1930 لغو شد اگرچه آثار آن در خاطرهها مانده و بعدها ممکن است به افسانههایی نیز شکل دهد. همچنین برخی تلاشها برای استقرار قوم کرد در قرهباغ نیز رخ داد. اما این تلاش نیز به نتیجه نرسید و چندان جدی نبود اما چنین رویدادهایی در خاطر میمانند و بعد از مدتها چهره افسانه و اسطوره به خود میگیرند» و در پایان گفتند عامل کرد اکنون در قفقاز وجود ندارد. کردهای چندانی در منطقه نیستند. اما این به آن معنا نیست که در آینده نیز این عامل اثرگذار نخواهد بود. برای نمونه جابه¬جایی جمعیتی یک امکان برای شکلگیری این احتمال است که شایعاتی راجع به وارد ساختن و اسکان جمعیتهایی از کردها در بخشهایی از منطقه برای نمونه در نخجوان به گوش میرسد. در پایان ایشان گفتند که برخی روندها در منطقه مانند سنیسازی شیعیان و رواج سلفیگری دیده میشود که میتواند در رویدادهای آتی منطقه به موازات مسایل قومی تأثیرگذار باشد.
بعد از پایان سخنرانی پروفسور آساطوریان پرسش و پاسخ برگزار شد و در پایان خانم دکتر کولایی از حضور ایشان در نشست مرکز مطالعات اوراسیای دانشگاه تهران قدردانی کردند.