نشست علمی-کارشناسی " چشم انداز حل پایدار بحران قره باغ بانگاهی به تحولات کنونی" توسط مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران با همکاری انجمن ایرانی مطالعات منطقهای (کارگروه اوراسیای مرکزی)، در تاریخ 23 مهر 1399 به صورت وبینار برگزار شد. در این نشست آقای دکتر علیرضا بیکدلی کارشناس آسیای مرکزی و قفقاز و سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان و دکتر قاسم اصولی کارشناس مسائل اوراسیا و استاد مدعو گروه مطالعات منطقهای دانشکده اکو دانشگاه علامه طباطبایی، به طرح نقطه نظرهای خود پرداختند و مدیر نشست نیز خانم دکتر الهه کولایی بودند.
در ابتدای نشست علمی-کارشناسی هشتاد و هشتم مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی، خانم دکتر الهه کولایی با تأکید بر ضرورت بررسی علمی و کارشناسی منازعه قرهباغ گفتند: «منازعه در منطقه قفقاز بهخصوص قفقازجنوبی که کانون تحولات است، از نظر مداخله بازیگران منطقهای و فرامنطقهای اهمیت زیادی دارد. اصل مسأله جداییطلبی به دوره شوروی برمیگردد و در دوره پساشوروی همچنان استمرار دارد». در ادامه، آقای دکتر اصولی بحث خود را ارائه کردند. ایشان با طرح این سوال که «علل و عوامل بحران قرهباغ و چشم انداز این تحولات چیست؟» بحث خود را آغاز و به تحلیل تاکتیک ارمنستان و جهموری آذربایجان در این بحران پرداختند. از نظر ایشان « هدف راهبردی ارمنستان این است که ماهیت درگیری را از دوجانبه به چندجانبه تغییر دهد زیرا از نظر امکانات نظامی و همچنین اقتصادی از آذربایجان ضعیفتر است. موضع آذربایجان در ابتدای مناقشه تهاجمی بود و الهام علیاف در 9 اکتبر اعلام کرد ما تا قرهباغ پیشروی میکنیم و مذاکره نخواهیم کرد. اما با درخواست پوتین برای مذاکره سهجانبه موافقت کرد و از مواضع تند خود در ابتدای مناقشه، عقبنشینی کرد. در واقع به ملاحظات روسیه و شخص پوتین در ادامه درگیری توجه کردهاست. در رابطه با نقش ترکیه، روسیه و ایران و آمریکا در این بحران، تاکتیک ترکیه در منطقه، محرکهای اقتصادی دارد. موضع روسیه هنوز جایگاه راهبردی در تصمیمهای رهبران کشورهای منطقه دارد و موضع این کشور در قبال هر دو طرف درگیری بر آینده روابطش با آنها تأثیرگذار خواهد بود. از سوی دیگر به نظر میرسد آمریکا در آینده تحولات منطقه به کنشگری فعال تبدیل خواهد شد. ایران باید در تحولات منطقه نقش مثبت داشته باشد و نقش منفعل و نظارهگری مطلوب نیست».
در ادامه آقای دکتر بیکدلی با طرح این پرسش که «آیا برای بحران قرباغ یک راه حل قطعی وجود دارد؟» گفتند: «برخلاف بیشتر کارشناسان بنده بر این باورم که دو کشور بهطور درازمدت نمیتوانند بحران را ادامه دهند پس باید یک راهحلی وجود داشته باشد». ایشان در ادامه به موضع جمهوری آذربایجان و ارمنستان نسبت به این بحران پرداختند و به چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد بحران قرهباغ اشاره کردند که موضع روشن و قطعی را نداشته و موضوع را باز نگاه داشتهاند. در ادامه افزودند: «گروه مینسک هم در این بحران تأثیر گذار بودهاست اما منجر به دستیابی به توافق نشده است». این کارشناس برجسته به توافقهای لیسبون و مادرید، نقش ایران و روسیه و موضع ایران پرداخته و در پایان چهار چارچوب برای حل بحران قرهباغ مطرح کردند:
چارچوب 2+1: ایران بین دو طرف درگیری، میانجیگری کند
چارچوب گروه مینسک: دو طرف مناقشه+چندکشور
چارچوب سه جانبهی ایران، روسیه و ترکیه
چارچوب سازمان ملل: در قالب شورای امنیت سازمان ملل زیرنظر دبیرکل
آقای دکتر بیکدلی در پایان سخنرانی خود گفتند: «چون حجم دادهها و سندها در این رابطه زیاد است، اساتید و دانشجویان باید به دستگاه سیاستخارجی کمک کنند تا مسئولان بتوانند درستترین تصمیمها را در راستای تأمین منافع ایران بگیرند».