گزارش کوتاه نشست علمی_کارشناسی «آرایش جدید نیروهای سیاسی در خلیج فارس و چشم‌انداز ساختار امنیت منطقه»

تاریخ برگزاری: 1400/10/09
کارگروه: اوراسیای مرکزی
کد خبر: 1400100978747
تاریخ خبر: 1400/10/09
ارسال کننده: siyavash1989
دسته بندی: گزارش
آخرین اخبار
گزارش کوتاه نشست علمی_کارشناسی «آرایش جدید نیروهای سیاسی در خلیج فارس و چشم‌انداز ساختار امنیت منطقه»

انجمن علمی ایرانی مطالعات منطقه ای (اصفهان) 
سخنران
 دکتر شهروز ابراهیمی
دانشیار گروه روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
دکتر حسین مسعودنیا
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
دکتر سیروس فیضی
استادیار گروه مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
 
چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ 
ساعت ۲۰ تا ۲۱:۳۰ 
 

گزارش کوتاه نشست علمی_کارشناسی

«آرایش جدید نیروهای سیاسی در خلیج فارس و چشم‌انداز ساختار امنیت منطقه»

 

نشست علمی_کارشناسی «آرایش جدید نیروهای سیاسی در خلیج فارس و چشم­انداز ساختار امنیت منطقه» در روز چهارشنبه 19 آبان ۱۴۰۰ از سوی انجمن علمی ایرانی مطالعات منطقه‌ای به­صورت وبینار برگزار شد. در این نشست دکتر دکتر حسین مسعودنیا دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، دکتر سیروس فیضی استادیار گروه مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران و دکتر شهروز ابراهیمی دانشیار گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان به طرح دیدگاه‌های خود پرداختند. در ابتدای این نشست، دکتر حسین مسعودنیا به طرح نظرهای خود پرداخته و در ابتدا بیان گفتند: برخلاف دوره کوتاه در سال‌های 1357 تا 1360، جمهوری اسلامی ایران توجه ویژه‌ای به منطقه خلیج فارس داشته و این منطقه یکی از مهمترین حوزه‌های ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی ایران بوده است. در چند ماه گذشته بسیاری از تحول‌های سیاسی در این منطقه رخ داده که بیانگر این بود که آرایش نیروهای سیاسی در این منطقه در حال تغییر است. دلایل این تغییر شامل مواردی مانند تصمیم ایالات متحد آمریکا به خارج­کردن نیروهای خود از منطقه، پایین آمدن جایگاه عربستان و کشورهای منطقه در سیاست خارجی منطقه‌ای آمریکا، بالارفتن سطح روابط برخی از کشورهای منطقه با اسراییل، بهبود روابط ایران و عربستان و تغییر جایگاه عربستان در سیاست خارجی دولت سیزدهم و سرانجام تلاش عراق برای ایفای نقش منطقه‌ای خود است.

 ایشان در ادامه گفتند: به­طور کلی دو دیدگاه در مورد امنیت منطقه حاکم است. اول دیدگاه عربستان و دوم دیدگاه ایران. جمهوری اسلامی ایران همواره بر این باور بوده است که امنیت منطقه باید با همکاری همه کشورهای منطقه از جمله ایران و عراق تأمین شود. در برابر، عربستان خواهان ساختار امنیتی بدون مشارکت ایران و عراق بوده است. معرفی ایران به­عنوان چالش‌گر سیاست خارجی آمریکا در منطقه سبب شد تا طرح‌ها و سازمان‌های امنیتی منطقه مانند شورای همکاری خلیج فارس و قراردادهای دو یا چندجانبه دفاعی برای مقابله مستقیم یا غیرمستقیم با جمهوری اسلامی طراحی شود. ایشان در پایان با مطرح کردن سناریوهای احتمالی در مورد ساختار آتی امنیت منطقه مانند اجرای طرح ایران موسوم به طرح هرمز در مورد مشارکت همه کشورهای منطقه در ساختار امنیت خلیج فارس، ادامه حیات شورای همکاری خلیج فارس به همراه یک کشور فرامنطقه‌ای و تداوم حیات شورای خلیج فارس همراه با ورود تدریجی اسراییل به ساختار امنیت منطقه، به بررسی اقدام‌های لازم برای کاهش تنش در روابط ایران و عربستان پرداختند.

در ادامه نشست دکتر سیروس فیضی به طرح دیدگاه خود پرداختند و گفتند: تضمین امنیت کشورهای این منطقه از سوی آمریکا در برابر تأمین انرژی از سوی این منطقه بوده است. ایشان با بررسی اهمیت منابع انرژی منطقه خلیج فارس و نقش دلارهای نفتی در مسائل مختلف در منطقه گفتند: ایران با همین دلارهای نفتی در سال‌های پس از جنگ، تسلیحات بسیاری خرید و این مسئله ناراحتی و نگرانی آمریکا و برخی از کشورهای منطقه را درپی داشت. پس از آن، بحث هسته‌ای ایران مطرح شد که آمریکا ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به بمب هسته‌ای کرد؛ اما ایران با استناد به فتوای آیت الله خامنه‌ای اعلام کرد تنها برای فعالیت‌های صلح‌آمیز به دنبال دانش هسته‌ای است. تهدیدهای ایران علیه اسراییل در لبنان، فلسطین و سوریه نیز فشارها را بر ایران بیشتر کرده است. همچنین شکل‌دادن گروه داعش اقدامی از سوی آمریکا برای مقابله با ایران بوده است. ایشان در ادامه به مقایسه سیاست خارجی آمریکا در دوران جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در مورد ترتیبات امنیتی منطقه و برنامه‌های آن برای انزوای ایران پرداختند. ایشان در بخشی از سخنان خود با تحلیل مواضع روسیه در قبال ایران گفتند: یک ایران ضعیف نمی‌تواند برای روسیه مهم باشد، چون روسیه می‌خواهد از ایران به عنوان ابزاری در سیاست خارجی خود استفاده کند. ایشان نبود اجماع داخلی را آفت تصمیم‌گیری در سیاست ایران دانستند و در پایان خاطرنشان کردند: آمریکا خواستار یک ایران خطرناک و ضعیف است تا به این واسطه منابع کشورهای حاشیه خلیج فارس را بدوشد.

در ادامه دکتر شهروز ابراهیمی برپایه مباحث نظری کانتوری و اشپیگل به طرح دیدگاه‌های خود پرداختند. ایشان گفتند: برپایه نظر کانتوری و اشپیگل سه سیستم در عرصه سیاست بین‌الملل وجود دارد؛ سیستم جهانی که قدرت‌های بزرگ در آن قرار دارند؛ سیستم‌های تابع که قدرت‌های منطقه‌ای در آن به ایفای نقش می‌پردازند و سرانجام کشورها. منطقه در این چارچوب، ناحیه‌ای است که بازیگران در آن بسیار به یکدیگر نزدیک هستند و مسائل امنیتی آن‌ها در هم گره خورده است. در یک منطقه حساسیت و آسیب‌پذیری کشورها در برابر یکدیگر بیشتر است. وجود چند قدرت هسته‌ای و کشورهای پیرامونی ویژگی یک منطقه است. در بحث کانتوری و اشپیگل یک بخش مداخله‌گر نیز وجود دارد که همان قدرت‌های بزرگ در سیاست بین‌الملل هستند. این بخش مداخله‌گر در خلیج فارس بسیار برجسته است و آمریکا یکی از بازیگران مهم در این منطقه است. ایشان در بخش دوم سخنان خود به ترتیبات امنیتی در منطقه از زمان پایان حضور نیروهای بریتانیا از منطقه و شرق سوئز در سال 1971 تاکنون پرداختند و گفتند: در این دوران چهار دسته از ترتیبات امنیتی در منطقه به رهبری آمریکا شکل گرفته است: سیستم برپایه آیین نیکسون، سیستم مبتنی بر سیستم بازدارندگی که در این سیستم ایران تنها و خارج از سیستم است؛ سیستم مهار دوجانبه ایران و عراق، آیین اوباما و سیستم چرخش به سمت آسیای جنوب شرقی و خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه. ایشان تعارض منافع را اصلی‌ترین دلیل در شکل نگرفتن ترتیبات امنیتی پایدار در منطقه دانسته و گفتند: تصورها و برداشت‌های کشوهای منطقه از یکدیگر، مایه بروز فرهنگ هابزی در میان کشورهای منطقه شده است. بنابراین تنها با گسترش نگاه‌های بدیل و تغییر فرهنگ می‌توان به تغییر فرهنگ آنارشی حاکم در منطقه امیدوار بود.

در پایان نشست، حاضران به طرح نظرها و پرسش‌های خود از اساتید محترم پرداختند.

 

پایان

 

 

تلگرام